نوزائی دستاوردهای مدرن در هنر معاصر
thesis
- دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده معماری و هنر
- author سپیده حسینی
- adviser رامین مهدی نژاد
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1390
abstract
قرن حاضر به گفته اندیشمندان قرنی است پیشرو در زمینه تکنولوژی های نوین بشری و دستاوردهای بزرگ علمی و صنعتی و بدیهی است که در این رهگذر هنر نیز دستخوش تغییرات، تحولات، وپیشرفتهای بسیاری شده است ومعیارهای مختلف و دیدگاههای بسیاری برای ارزش گذاشتن یک اثر هنری مطرح گردیده است. بطوری که مسئله زیباشناسی در هنر دچار بحران شده است. بسیاری از کارشناسان و منتقدان غرب به «بحران هنر» یا «مرگ هنر» و «پایان تاریخ هنر» اشاره میکنند. مسئله اساسی در جامعه هنری حاضر این است که چرا هنرمندان جوان ما از این امر مهم غافل هستند و سیستم آموزشی ما نیز به راحتی از آن عبور میکند و تنها به خلاقیت و آزادی عمل در اثر نقاشان توجه میشود. حال آنکه خلاقیت و نوآوری زمانی ارزش پیدا میکند که هنرمند با سبکها و روش و تفکر هنرمندان بزرگ دقیقا آشنا باشد و نقاشان ما باید دریابند که چرا ماتس وسزان وامثال آنها تا به امروز مطرح هستند و نقاشی آنها رنگ کهنگی به خود نگرفته است. لذا با درک لزوم شناخت هنر مدرن و نقاشان اثرگذار و پیشروی آن تا عصر حاضر به توضیحی اجمالی در این خصوص می پردازیم. قرن نوزدهم را می توان شروع و آغاز دوره مدرن بهحساب آورد، تحولات متفاوت این دوره منجر شد که دوران مدرن حرکت خود را بهتدریج آغاز کند. این تحولات هم وضعیت مادی هنرمندان را دگرگون ساخت و هم بر ارزشها و آرمانهای معنوی آنها تاثیر گذاشت. تاریخ هنر هیچ دوره دیگری را بهیاد ندارد که هنرمندان تا این حد به جنبههای گوناگون کار خود آگاه باشند، و از کار خود چنین دقیق و کامل، در مقام یک ناقد هنرمند بحث کنند. بنابراین زیباییشناسی جدید فقط به اینکه چه چیزی در «هنر» زیباست نمی پردازد، بلکه می کوشد سرچشمه های حساسیت آدمی به صور هنری و ارتباط هنر با سایر عرصههای فرهنگ را کشف کند. کانت اولین فیلسوفی است که هنر و زیبایی را از قلمرو اخلاق و علم جدا کرد. او بیان داشت که هر انسانی دارای استقلال و خرد است و در راستای همین خردورزی و استقلال به پذیرش و یا رد هنجارها و قوانین میپردازد. نیچه درکتاب زایش تراژدی مرکز بحث را توجه به هنرمند میداند و تلاش می کند این نکته را روشن کند که هنرمند آزاد است او هنرمند را بیانگر راستین زندگی معرفی می کند، انسانی که در عین ژرف اندیشی دارد صریح است. در حقیقت مبحث زیباشناسی حاکم بر هنر مدرن تفاوتی اساسی با مفاهیم قرون گذشته یافت. در هنر مدرن به نظر میرسد هنرمند دیگر بهدنبال آن زیبایی آرمانی و ایدهآل اسطوره ای که در هنرها تعقیب میشده است، نیست و سعی بر آن دارد تا آن را به فراموشی بسپارد. از رنسانس به این سو همواره نکته ای مرکزی در فلسفه هنر نسبت میان واقعیت دوم یا جهان اثر هنری با واقعیت دنیای بیرون بود. بسیاری از متفکران و فیلسوفان با این حکم همراه بودند که هنر بازآفرینی واقعیت است. نخستین جنبههای تازه، که از دیدگاه فلسفی مهمترین هم هست، برداشتی جدید از واقعیت، برداشتی که یکسر با ادراک زیباشناسی کهن تفاوت دارد و درست به دلیل همین برداشت تازه از واقعیت است که هنر مدرن«بیانگر» نیست، با توجه به دستاوردهای جدید در علم و مکانیسم و فلسفه و پیشرفت اطلاعات ـ و ارتباطات واضح است که نقاشی همتراز با سایر علوم با نوآوریها و دگرگونیهای بسیار عظیمی مواجه شده است. برخی از این نوآوریها عبارتند فضا و زمان، تغییر در نحوه نگریستن، فروپاشی مرزها، هنرمند آزاد. میتوان گفت که نقاشی عصر جدید با داوید آغاز میشود. به وی لقب پدر هنر آکادمی داده اند. در واقع دو جریان از مکتب داوید سرچشمه گرفتند: یکی هنر رمانتیک که اصول کلاسیک را نفی کرد و دیگری هنر آکادمیک که سنت کلاسیکی را به مرحله جمود رسانید. از دیگر نقاشان اثر گذار می توان به فرانسیسکو گویا، ژان اگوست دومینیک انگر،ترنر، کانستابل، گوستاو کوربه و... بررسی اصولیتر خواص فضای سه بعدی، امکانات و خصوصیات بیانی خط، الگو و رنگ، و ماهیت نمادین یا تمثیلی موضوع را چهار نقاش عهدهدار شدند: سور، سزان، وان گوگ و گوگن. که از این چند نفر به عنوان پیش گامان نقاشی نوین نامبرده میشود. اگر امپرسیونسیم را آغاز حقیقی جنبش نقاشی نوین بدانیم در می یابیم که پژوهش های دوران بحران دو مسیر را می پیمایند: راه اول، به سوی" استقلال تصویری" است. سزان و سورا عناصر ساختاری را تابع تحلیل عقلانی کردند، و از این طریق تصویر را همچون سازمانی از شکلهای رنگین موزون دانستند. راه دوم، پاسخی از درون هنرمند به طبیعت است که میتواند از طریق خصلت بیانی و وسایل تصویری تحقق یابد. گوگن و وان گوگ با مطالعه پیگیرانه درباره عناصر تجسمی، ظرفیتشان را برای بیان دنیای باطنی کشف کردند. کار ایشان تبدیل خط و رنگ به عناصری بیانگر بود. هنرمندان نامبرده، هر یک به طریق خود، به کشفیات جدید در خصوصیات بیانی خط و رنگ ونقش ، و ماهیت نمادین موضوع دست یافتند. اینان، نه فقط نمایندگان برجسته نقاشی آخر قرن، بلکه بدعتگذاران «دید نو» در هنر بودند. در هنر قرن بیستم مکاتب هنری مدرن به چهار قسمت جداگانه تقسیم می شوند: 1)ورود به قرن بیستم 2) هنر در دوران جنگ های جهانی 3) هنر پس از جنگ 4)پست مدرنیسم. شناسایی هنرمندان و دیدن آثار آنها یکی از مهمترین عوامل موثر در زمینه یادگیری و تجربه است. با شناخت هنرمند چه در گذشته و چه در عصر حاضر میتوان دنیای درون خود را با تازهها و نگرشهای جدید پیرامون واقیتهای زندگی آشنا کرد. برای آگاهی و شناخت آثار هنرمند لازم است تا اطلاعات کافی از او داشته باشیم که این اطلاعات میتواند شامل آشنایی با زندگی هنرمند ،آگاهی از معیارها و ارزشهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، عقیدتی وی و علایق او باشد. هر چه ما از دنیای دورن یک هنرمند آگاهی و شناخت بیشتری داشته باشیم به راحتی و دقت بیشتری میتوانیم کارهای او را مورد بررسی قرار دهیم و هدف او را از بوجود آوردن آثارش درک نمائیم. درخاتمه به معرفی چند هنرمند معاصر که عبارتند از: آر. بی . کیتای، دیوید هاکنی، فرناندو بوترو، هانیبال الخاص، میر یعقوب عمامه پیچ، نیکزاد نجومی پرداخته شده است باشد که با آشنایی با راه وروش آنها درهای بسته بسیاری برای هنرمندان جدید عزیز کشورمان گشوده شود .
similar resources
مقایسه خاستگاه هنر مدرن و هنر معاصر ایران
«مدرنیته» یا تجدد برای وصف انسان و یا جوامع و تمدن ها و دوره های تاریخی به کار می رود. این مفهوم عبارت است از حرکت در مسیر متحول ساختن فکر، فن، شیوه زندگی و خلاصه هرآنچه به زندگی مرتبط است و مفهومی اساساً غربی دارد. مدرنیسم در هنرهای بصری، از یک رشته تحولات اجتماعی، فرهنگی و هنری اروپا در سده نوزدهم ناشی شد. تلاش برای رهایی از بن بست هنر آکادمیک – که خود عصاره سنت طبیعت گرایی بود – هنرمندان نو ج...
15 صفحه اولعملکرد نمایهای شرقشناسی در هنر معاصر ایران
بیان مسئله: هنر دو دهۀ اخیر ایران تاکنون از جنبههای مختلفی نقد شده است و برخی از منتقدان گرایشهای اصلی آن را بازتولید گفتمان شرقشناسی دانستهاند. در همین رابطه، مسئلۀ پژوهش این است که چگونه میتوان ویژگیهای مشترکی را میان فرمول تولید این قبیل آثار هنری و عملکرد شرقشناسی یافت؟ بدین منظور از مفهوم نمایه، با استناد به مباحث نشانهشناسی و تاریخ هنر و بهمنظور خوانش نقادانۀ بازتولید گفتمان شرق...
full textهنر معاصر ایران
امروز سخن گفتن از شکوفایی هنر معاصر ایران در زمرۀ بدیهیات است. صحنۀ این هنر، دست کم به لحاظ کمّی، چنان گسترده شده که دیگر نمی توان اهمیت آن را نادیده انگاشت. تعدد نمایشگاه های هفتگی، نه تنها در پایتخت بلکه در شهرستان ها، روزافزونیِ شمار گالری های تازه تاسیس خصوصی و ارتقای کیفی و کمّی فضاهای نمایش گذاری، اقبال نمایشگاه گردانان و مجموع هداران خارجی و موفقیت تجاری این هنر، از آن عرص های پرهیاهو ساخته...
full textنقاشان زن و بازنمایی جنسیت در هنر ایران مدرن
مواجهه ایران با غرب در سدههای اخیر همراستا با متحولساختن کلیه وجوه زیست فردی و اجتماعی ایرانیان موجب شکلگیری ایده برابری اجتماعی و بطور خاص برابری زن و مرد و بهراهافتادن جریانات زنان شد. این جریانات که با فعالیت زنان در چارچوب تشکلها و نشریات و با رویدادهای مشخص تاریخی نظیر واقعه کشف حجاب به عرصه عمومی راه پیدا کرد، بازتابی عینی در هنر رسمی ایران دردورههای مشروطه و پهلوی نداشت. این مقا...
full textMy Resources
document type: thesis
دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده معماری و هنر
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023